دیو اولریچ
سخنران، نویسنده، استاد، شریک فکری در توانمندی انسانی (استعداد، رهبری، سازمان، منابع انسانی)
14 سپتامبر 2023
ارزش و ارزشها یکسان نیستند، و زمانی که با هم ترکیب میشوند، یکدیگر را تکمیل میکنند (به نمودار 1 مراجعه کنید). ارزش (Value) معمولاً به معنای اهمیت یا سودمندی چیزی است که میتواند تاثیر مثبتی بر دیگران یا سازمانها داشته باشد، در حالی که ارزشها (Values) به اصول یا باورهای بنیادینی اطلاق میشود که رفتارها و تصمیمات ما را هدایت میکنند. وقتی که ما به ارزش ارزشها پی میبریم، تمرکز خود را بر روی ارزشی که این ارزشها برای دیگران ایجاد میکنند، معطوف میکنیم. در حالی که ارزشها مهم هستند زیرا باورها را شکل میدهند، باورها نمایانگر نگرشها هستند و نگرشها رفتارها را تعیین میکنند، اما تعریف کردن ارزش ارزشها برای تمام چهار حوزه توانمندی انسانی (استعداد، رهبری، سازمان، منابع انسانی) در دنیای در حال تحول کار امروزی مهمتر است.
| Value (ارزش) | Valuesارزشها |
| تعیینکننده نتایج ابتکارات | شکلدهنده رفتارها و ابتکارات |
| تمرکز بر بیرون و ذینفعان (دیگران، مشتری، سرمایهگذار، جامعه) | تمرکز بر درون (شخصیت) و خود |
| خلق آینده | تأکید بر گذشته |
| تغییر از طریق خدمت به دیگران | تغییر از طریق خودآگاهی |
| با تاثیر آنها اندازهگیری میشود | با قدرت آنها اندازهگیری میشوند |
| موفقیت را از دید دریافتکننده تعریف میکنند | موفقیت را از دید دهنده تعریف میکنند |
همزمان با تکامل جهان به واقعیتهای جدید مانند ویروسهای در حال گسترش، نوآوریهای فناوری و دیجیتال، جنبشهای عدالت اجتماعی و ناآرامیهای سیاسی، سؤالات سنتی مبتنی بر ارزشها در چهار حوزه توانمندی انسانی میتوانند با در نظر گرفتن ارزش ارزشها بهتر پاسخ داده شوند.
- فردی: چگونه میتوانم معنای شخصی از کار خود پیدا کنم؟
- رهبری: چگونه من (یا ما) میتوانیم رهبری کنیم یا دیگران را برای رهبری در دنیای جدید کار آماده کنیم؟
- سازمان: چگونه میتوانم سازمانم را هدایت کنم تا فرهنگ مناسبی ایجاد شود که نحوه انجام کارها را شکل دهد؟
- منابع انسانی (HR): منابع انسانی (دپارتمان و افراد) چه کاری میتوانند انجام دهند تا بر آینده کار تأثیر بگذارند؟
- ارزش ارزشها برای افراد
در سطح شخصی، روشنسازی ارزشها گام ابتدایی برای پیشرفت شخصی است. در کوچینگ، اولین سؤالی که معمولاً میپرسم این است: “چه میخواهید؟” اگر افرادی که کوچینگ میشوند ندانند که بر اساس ارزشهایشان چه میخواهند، احتمالاً کسی دیگری آن خواستهها را تعریف خواهد کرد، که اغلب به نفع آنها نخواهد بود.
سؤال دوم کوچینگ من، که سؤال اول را بزرگتر میکند و نمایانگر ارزش ارزشهای شخصی است، این است: “به چه کسی خدمت میکنید؟” بدون خدمت به دیگران، خواستههای شخصی (بر اساس ارزشها) معمولاً بهطور جداگانه و دور از دیگران عمل میشوند. این میتواند منجر به تنهایی شود، که یکی از سریعترین تهدیدات روانشناختی در حال رشد است و زمانی که مردم از همدیگر اجتماعی جدا میشوند، افزایش مییابد.
زمانی که افراد ارزشهای خود را تعریف میکنند (بر اساس میراث، تمایلات و تجربیات)، آنها قدرتها و نقاط قوت خود را شناسایی و تقویت میکنند. سپس، برای تغییر از تنهایی به ارتباط، ارزشهای فردی میتوانند به دیگران کمک کنند تا ارزش خود را کشف کنند زمانی که افراد بر اساس نقاط قوت خود برای تقویت دیگران تلاش میکنند.
- ارزش ارزشها برای رهبران و رهبری
شاید سادهترین و شهودیترین آزمون برای یک رهبر مؤثر این است که چگونه فرد پس از تعامل با رهبر، احساس بهتری درباره خود پیدا میکند.
در حالی که بهطور خردمندانه از رهبران فردی خواسته میشود که با زندگی بر اساس ارزشهایشان (که به آن اصالت، هوش هیجانی، اعتبار و اعتماد گفته میشود) شخصیت خود را نشان دهند، اگر ارزشهای آنها ارزشی برای دیگران ایجاد نکند، از استفاده از قدرت خود برای توانمندسازی دیگران ناتوان خواهند بود. رهبران در نهایت به خاطر تأثیری که بر دیگران دارند شناخته میشوند زمانی که به دیگران کمک میکنند تا ارزشهای خود را شناسایی کرده و آنها را زندگی کنند.
علاوه بر کمک به افراد بهعنوان رهبران، بیشتر شرکتها مدلهای شایستگی رهبری را بر اساس نگرشها، دانشها و رفتارهای رهبران موفق میسازند. در حالی که این موضوع مهم است، اغلب این مدلهای شایستگی از درون به بیرون هستند، به این معنی که با نگاه به گذشته برای شناسایی شایستگیهای رهبران بر اساس اعمال گذشتهشان در داخل شرکت، تعیین میشوند. اما ارزش ارزشها رهبری را از بیرون به درون بررسی میکند و از وعدههای برند به مشتریان در آینده شروع میکند. وقتی اقدامات رهبری با وعدههای مشتریان هماهنگ باشد، ارزشهای رهبری از طریق آنچه که بهعنوان برند رهبری شناختهایم، ارزشی برای دیگران ایجاد میکند.
3. ارزش ارزشها برای فرهنگ سازمانی
فرهنگ یک شرکت در حال حاضر توجه زیادی را به خود جلب کرده است، به ویژه در مورد چگونگی ایجاد فرهنگ مناسب در دنیای جدید کار. بهطور سنتی، فرهنگ سازمانی بهعنوان مجموعهای از ارزشهایی تعریف میشود که رفتارها، هنجارها، انتظارات، الگوها، قوانین نانوشته و آیینهای درون سازمان را شکل میدهند. اما در حال حاضر، تعریف فرهنگ بهگونهای تکامل یافته است که به هویت سازمان در ذهن مشتریان بهترین آن توجه میکند و این هویت برای هر کارمند به واقعیت تبدیل میشود.
ارزش فرهنگ سازمانی تنها به رفتارهای داخلی محدود نمیشود، بلکه به هویت بیرونی سازمان نیز ارتباط پیدا میکند، مانند روابط با مشتریان، سرمایهگذاران و جوامع. بهعنوان مثال، یک شرکت هواپیمایی فهرستی از ارزشها داشت که شامل کلماتی مانند احترام به فرد، تیمکاری، خدمت، صداقت و پاسخگویی بود. اما زمانی که این شرکت ارزشهای خود را برای مشتریان تعریف کرد، این فهرست عمومی بهشدت متمرکز شد: رسیدن به موقع، پاسخگویی سریع هنگام بروز مشکل، و ارائه خدمات خوب در پرواز (غذا، فیلمها و کارکنان). این تغییر در فرهنگ شرکت به کارمندان دستورالعملهای مشخصی میدهد که به مشتریان تجربه بهتری ارائه دهند. این منطق مشابه میتواند برای سرمایهگذاران و جوامع نیز اعمال شود.
4. ارزش ارزشها برای دپارتمان منابع انسانی و افراد
دپارتمان منابع انسانی مانند یک کسبوکار در دل یک کسبوکار است که شهرت، مشتریان، مأموریت، اهداف، محصولات یا خدمات (شیوههای منابع انسانی)، ساختار حکومتی، تجزیهوتحلیلها و افراد خود را دارد. در حال حاضر، ارزش فعالیتهای منابع انسانی دیگر صرفاً به انجام کارها مربوط نمیشود، بلکه بیشتر به ارزشی است که این فعالیتها برای دیگران ایجاد میکنند. ارزشهایی که در شیوههای منابع انسانی مانند استخدام، آموزش، جبران خدمات و ارتباطات نهفته است، باید برای مشتریان ارزش ایجاد کند. به این معنا که منابع انسانی باید کارفرمایی باشد که کارمندان آن را انتخاب میکنند، آموزشی ارائه دهد که اعتماد مشتریان را افزایش دهد، جبران خدماتی طراحی کند که با شهرت مورد نظر از سوی مشتریان همراستا باشد، و پیام مشابهی را به کارمندان و مشتریان منتقل کند. منابع انسانی دیگر فقط مربوط به نحوه پیادهسازی ارزشهای سازمان در شیوههای منابع انسانی نیست، بلکه باید به ارزشی که این شیوهها برای مشتریان، سرمایهگذاران و جوامع ایجاد میکنند توجه شود.
ارزش ارزشها و آینده کار
سؤالات مربوط به توانمندیهای انسانی و آینده کار بهترینطور ممکن با منطق “ارزش ارزشها” پاسخ داده میشوند:
- چگونه میتوانم معنای شخصی از کارم پیدا کنم؟ با استفاده از نقاط قوت خود برای تقویت دیگران و زندگی بر اساس ارزشهای خود بهمنظور ایجاد ارزش برای دیگران.
- چگونه رهبری کنم یا دیگران را برای رهبری در دنیای جدید کار آماده کنم؟ با استفاده از قدرت خود برای توانمندسازی دیگران؛ و با ایجاد برند رهبری که شایستگیهای رهبری را به ارزشهای مشتری متصل میکند.
- چگونه سازمان من فرهنگی ایجاد میکند که نحوه انجام کارها را شکل دهد؟ با ایجاد فرهنگ مناسب از طریق تطبیق وعدههای ذینفعان بیرونی (ارزش) با اقدامات داخلی افراد و سازمان (ارزشها).
- منابع انسانی (دپارتمان و افراد) چه کاری میتوانند انجام دهند تا بر آینده کار تأثیر بگذارند؟ با تعریف منابع انسانی کمتر بهعنوان شیوههای منابع انسانی و ابزارها و بیشتر بهعنوان ارزشی که برای دیگران ایجاد میکنند.
ارزش ارزشها بر این اساس استوار است که ارزش پایدار بیشتر توسط دریافتکننده تعریف میشود تا اهداکننده.

